بسم الله الرحمن الرحیم
ای قلم در حرفایت اثری نیست برای من از آشنا یک خبر نیست
ای خدا این جمعه هم امد و رفت از یوسف فاطمه هم خبری نیست
پروانه ها سوختند در پایان عمر شمع از جدایی همه دلها خون شد
در شان و رتبه بی همتایی و از هر زیبا زیباتری ای آقا
چه کسی میگوید جدایی انسان را دردمند نمیکند صبر عاشق را لبریز میکند
ای چشمهایم تنگ نشوید و به راه همچنان نگاه کنید چرا که افتاب همیشه پشت ابر نمی ماند
غنچه ها تا چه اندازه پرپر شوند؟ و مگذار قلبهای منتظران خون شود
این جمعه امد و تو نیامدی روزها را میشمارم تا جمعه دیگر شود
ای امام زمان بیا و رحم کن
السلام علیک یا حجه ابن الحسن العسکری
کلمات کلیدی: